«حسن خجسته» فعال حوزه فرهنگی، معاون سابق سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و عضو شورای ارزشیابی و نظارت سینما در گفت و گو با خبرنگار سینماپرس و در پاسخ به این پرسش که در سال جاری، چه تغییرات و اقداماتی در حوزه نظارت و ارزشیابی قرار است اعمال شود؟ اظهار داشت: واقعیت این است که پاسخ مشخصی در این زمینه ندارم، زیرا ذهنم متمرکز بر این موضوع نیست.
خجسته در واکنش به کاهش سن اعضای شورای نظارت بیان کرد: اگر اعضا دانش سینمایی کافی و شناخت مناسبی از حوزههای فرهنگی و اجتماعی داشته باشند، این موضوع نه تنها آسیبرسان نیست، بلکه ممکن است ایدههای نو و سازندهای را به همراه داشته باشد.
وی افزود: اعضای شورا باید نسبت به جریان سینمای کشور آگاهی داشته باشند و در هنگام تحلیل فیلمها، حداقل درکی از نشانهشناسی و مسائل اجتماعی داشته باشند تا بتوانند بهخوبی قضاوت کنند.
این مدیر اسبق رادیویی همچنین با اشاره به ضعف های ساختاری سیاست گذاری سینمای کشور تصریح نمود: در زمینه سینما، بر این باورم که سینمای ما فاقد آرمان و چشمانداز بلندمدت است و به همین دلیل، صرف هزینههای زیاد، بدون دستیابی به نتایج ملموس، ادامه مییابد؛ اگر سینما بتواند چشمانداز روشنی برای آینده خود ترسیم کند، موفقیت بزرگی به دست خواهد آورد، اما تحقق این امر مستلزم فراهم شدن شرایط مناسب است.
وی در مورد نقش شورای نظارت و ارزشیابی شورای نظارت و ارزشیابی در تحقق این چشم انداز، بیان کرد: نقش مستقیمی در تحقق این چشمانداز ندارد؛ بلکه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید از صاحبنظران و اندیشمندان کمک بگیرد تا آرمان سینمای جمهوری اسلامی مشخص شود.
حسن خجسته با بیان این مطلب که به نظر من، آرمان ما باید ایجاد سینمایی در سطح هالیوود و بالیوود، تحت عنوان «ایرانوود» باشد؛ اظهار داشت: سینمایی که بتواند در بازار جهانی حضور مؤثر داشته باشد. برای رسیدن به این هدف، ممکن است نیاز به اختصاص منابع گسترده و برنامهریزی بلندمدت باشد؛ مثلاً تعیین اولویت تولید فیلم کودک یا تمرکز بر تربیت نویسندگان. در شرایط کنونی، نمیتوان قضاوت قطعی درباره مفید یا مضر بودن این اقدامات داشت.
معاون سابق سازمان صدا و سیما همچنین در مورد صنعتی شدن سینمای کشور بیان کرد: سینمای ایران سالهاست که به صنعت تبدیل شده است. زمانی درمورد اوهایو آمریکا مطالعه میکردم، متوجه شدم که آنها برای جذب بخشی از امکانات هالیوود برنامهای ده ساله تدوین کردهاند. یکی از برنامههایشان، جمعآوری اطلاعات کامل درباره تمامی فعالان سینما از جمله نویسندگان و بازیگران بود تا بتوانند رقابتی مؤثر با هالیوود داشته باشند. حتی سینمای فرانسه و سینمای انگلستان نیز برنامههایی در این راستا داشتهاند. هرچند استاد انگلیسیای میگفت که آنها موفق به رقابت نشدهاند، اما دلایلی برای این شکست بیان کرد. برای مثال، به نظرم میتوان اشارهای به فرانسه داشت که تبلیغات آنها به عنوان یکی از دلایل موفق نبودنشان بود.
این مدیر فرهنگی نداشتن راهبرد و چهارچوب در سیاست گذاری را عامل اصلی وضعیت فعلی عنوان کرد: وقتی از داشتن آرمان سخن میگوییم، باید بدانیم منابع را کجا باید صرف کنیم، چه کارهایی باید انجام شود، چقدر پیشرفت کردهایم و چقدر عقب هستیم و چرا عقبیم. در حال حاضر حتی نمیدانیم که عقبیم یا جلوتر از دیگران هستیم. شما میتوانید بگویید عقبیم؟ اما باید بر اساس معیار و شاخص مشخصی این حرف زده شود.
«حسن خجسته» در پایان این گفت و گو خاطرنشان کرد: هر کاری انجام دهیم، نمیتوانیم قضاوت کنیم که کار خوب یا بدی است، زیرا خطمشی، معیار و چارچوب مشخصی وجود ندارد که بدانیم چه چیز برای ما مفید یا مضر است. به عنوان مثال، گاهی گفته میشود که سازمانهایی مانند فارابی اقداماتی انجام دادهاند، اما دلیل انجام این کارها مشخص نیست زیرا آرمان مشخصی وجود ندارد و نمیدانیم باید چه کاری انجام دهیم، فقط هر کاری که بتوانیم انجام میدهیم.
ارسال نظر